نظریه اسناد سلیگمن، مثال برای نظریه اسناد و PDF رایگان

نظریه اسناد (Attribution Theory) یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی است که به چگونگی توضیح افراد دربارهی علل اتفاقات زندگیشان میپردازد.
مارتین سلیگمن، روانشناس برجسته و بنیانگذار روانشناسی مثبتگرا، با توسعهی این نظریه، بهویژه در زمینهی سبکهای اسنادی (Attributional Styles)، نقش مهمی در درک رفتار انسان و ارتباط آن با امید و افسردگی ایفا کرده است.
در این پاسخ، ابتدا نظریه اسناد سلیگمن را توضیح میدهم و سپس با مثالهای کاربردی، آن را روشنتر میکنیم.
نظریه اسناد سلیگمن چیست؟
نظریه اسناد سلیگمن بر این ایده تمرکز دارد که افراد چگونه علل موفقیتها و شکستهای خود را تفسیر میکنند. سلیگمن معتقد است که سبک اسنادی ما (یعنی روشی که برای توضیح رویدادها به کار میبریم) بر سلامت روانی، امید و حتی موفقیتمان تأثیر میگذارد. او سه بعد اصلی را برای این سبکها معرفی کرده است:
- درونی یا بیرونی (Internal vs. External): آیا علت رویداد به خودمان (درونی) مربوط است یا به عوامل خارجی (بیرونی)؟
- پایدار یا ناپایدار (Stable vs. Unstable): آیا علت چیزی دائمی است یا موقتی؟
- کلی یا خاص (Global vs. Specific): آیا علت به کل زندگیمان مربوط است یا فقط به یک موقعیت خاص؟
سلیگمن این ابعاد را در دو سبک اسنادی اصلی دستهبندی میکند:
- سبک خوشبینانه (Optimistic): افراد خوشبین شکستها را به عوامل بیرونی، ناپایدار و خاص نسبت میدهند و موفقیتها را به عوامل درونی، پایدار و کلی.
- سبک بدبینانه (Pessimistic): افراد بدبین شکستها را به عوامل درونی، پایدار و کلی و موفقیتها را به عوامل بیرونی، ناپایدار و خاص نسبت میدهند.
او همچنین مفهوم درماندگی آموختهشده (Learned Helplessness) را مطرح کرد که میگوید وقتی افراد شکستها را به صورت بدبینانه تفسیر کنند، ممکن است احساس کنند کنترلی بر زندگیشان ندارند و به افسردگی دچار شوند.
مثالهایی برای نظریه اسناد سلیگمن
برای درک بهتر، بیایید چند موقعیت روزمره را با سبکهای اسنادی خوشبینانه و بدبینانه بررسی کنیم:
مثال 1: امتحان رد شدن
سناریو: دانشآموزی در امتحان نمرهی پایینی گرفته است.
سبک خوشبینانه:
- درونی یا بیرونی: “شاید سؤالم سخت بود و استاد خوب توضیح نداده بود” (بیرونی).
- پایدار یا ناپایدار: “این دفعه آماده نبودم، دفعهی بعد بهتر میشه” (ناپایدار).
- کلی یا خاص: “فقط تو این درس مشکل داشتم” (خاص).
- نتیجه: این فرد امیدش را حفظ میکند و برای امتحان بعدی تلاش میکند.
سبک بدبینانه:
- درونی یا بیرونی: “من همیشه تو درس خوندن بدم” (درونی).
- پایدار یا ناپایدار: “هیچوقت نمیتونم نمرهی خوب بگیرم” (پایدار).
- کلی یا خاص: “من کلاً آدم بیاستعدادیام” (کلی).
- نتیجه: احساس درماندگی میکند و ممکن است درس خواندن را رها کند.
مثال 2: موفقیت در یک پروژه کاری
سناریو: کارمندی پروژهای را با موفقیت به پایان رسانده و از رئیسش تعریف شنیده.
سبک خوشبینانه:
- درونی یا بیرونی: “من سخت کار کردم و این نتیجهی تلاشمه” (درونی).
- پایدار یا ناپایدار: “من همیشه میتونم کارهای خوب انجام بدم” (پایدار).
- کلی یا خاص: “این نشون میده تو کارم خیلی قویم” (کلی).
- نتیجه: اعتمادبهنفسش بیشتر میشود و انگیزه میگیرد.
سبک بدبینانه:
- درونی یا بیرونی: “شانس آوردم که رئیس خوشش اومد” (بیرونی).
- پایدار یا ناپایدار: “این فقط یه دفعه بود” (ناپایدار).
- کلی یا خاص: “فقط این پروژه خوب شد” (خاص).
- نتیجه: موفقیتش را کم اهمیت میبیند و اعتمادبهنفسش رشد نمیکند.
مثال 3: دعوا با یک دوست
سناریو: دو دوست بحث کردهاند و رابطهشان کمی تیره شده.
سبک خوشبینانه:
- درونی یا بیرونی: “اون روز حالش بد بود و عصبی شده بود” (بیرونی).
- پایدار یا ناپایدار: “این فقط یه بحث موقتیه” (ناپایدار).
- کلی یا خاص: “فقط این دفعه اینجوری شد” (خاص).
- نتیجه: سعی میکند رابطه را ترمیم کند و امید دارد همه چیز درست شود.
سبک بدبینانه:
- درونی یا بیرونی: “من آدم بدیام که نمیتونم دوستمو نگه دارم” (درونی).
- پایدار یا ناپایدار: “همیشه روابطم خراب میمونه” (پایدار).
- کلی یا خاص: “من تو همهی دوستیهام مشکل دارم” (کلی).
- نتیجه: از رابطه دست میکشد و احساس انزوا میکند.
مثال 4: از دست دادن یک فرصت شغلی
سناریو: فردی در مصاحبهی شغلی رد شده است.
سبک خوشبینانه:
- درونی یا بیرونی: “شاید این شرکت دنبال مهارت دیگهای بود” (بیرونی).
- پایدار یا ناپایدار: “دفعهی بعد شانس بیشتری دارم” (ناپایدار).
- کلی یا خاص: “فقط این کار بهم نخورد” (خاص).
- نتیجه: به جستجوی فرصتهای دیگر ادامه میدهد.
سبک بدبینانه:
- درونی یا بیرونی: “من به اندازهی کافی خوب نیستم” (درونی).
- پایدار یا ناپایدار: “هیچوقت یه کار خوب پیدا نمیکنم” (پایدار).
- کلی یا خاص: “من تو همهی زمینهها شکست میخورم” (کلی).
- نتیجه: ناامید میشود و از تلاش دست میکشد.
کاربرد نظریه اسناد سلیگمن
- در رواندرمانی: روانشناسان از این نظریه برای کمک به مراجعان در تغییر سبک اسنادی بدبینانه به خوشبینانه استفاده میکنند تا افسردگی را کاهش دهند.
- در زندگی روزمره: میتوانید با آگاهی از سبک اسنادیتان، تفسیرهایتان را تغییر دهید و امید بیشتری پیدا کنید.
- در آموزش: معلمان میتوانند با تشویق دانشآموزان به تفسیر مثبت شکستها، اعتمادبهنفس آنها را بالا ببرند.
نکات کلیدی
- سبک خوشبینانه به شما کمک میکند انعطافپذیرتر باشید و از شکستها بهعنوان پلهی رشد استفاده کنید.
- سبک بدبینانه میتواند به افسردگی و درماندگی منجر شود، اما قابل تغییر است.
- تمرین شکرگزاری و بازنگری افکار میتواند سبک اسنادی شما را بهبود دهد.
جمعبندی
نظریه اسناد سلیگمن نشان میدهد که نحوهی تفسیر ما از اتفاقات، زندگیمان را شکل میدهد. با مثالهایی که دیدیم، مشخص شد که یک رویداد یکسان میتواند با دو دیدگاه کاملاً متفاوت دیده شود و نتایج متفاوتی داشته باشد. اگر میخواهید خوشبینتر شوید، از خودتان بپرسید: آیا این مشکل واقعاً دائمی، فراگیر و بهخاطر من است؟ تغییر این نگاه، میتواند امید و انگیزه را به زندگیتان برگرداند.