فرهنگی و هنری

معرفی 2 فیلم از بهترین فیلم‌های نتفلیکس (مارس ۲۰۲۲)

پیدا کردن بهترین فیلم‌های نتفلیکس سخت است، اما به‌نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها فیلم‌های عالی را تمام کنیم. گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد، چه به دنبال بهترین فیلم های اکشن، بهترین فیلم های ترسناک، بهترین کمدی ها یا بهترین فیلم های کلاسیک در نتفلیکس باشید. ما فهرست را برای سال 2022 به‌روزرسانی کرده‌ایم تا فیلم‌های فوق‌العاده‌ای را که باقی مانده‌اند حذف کنیم و در عین حال برتری‌های کمتر دیده‌شده را برجسته کنیم.

به‌جای صرف وقت خود برای جستجو در دسته‌ها، تلاش برای ردیابی فیلم عالی برای تماشا، ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم تا با به‌روزرسانی بهترین فیلم‌هایمان برای تماشای هر هفته در فهرست نتفلیکس، با افزودنی‌های جدید و نادیده گرفته شده، کار را برای شما در Paste آسان کنیم.

دنبال می کند

  • سال: 2015
  • کارگردان: دیوید رابرت میچل
  • ستارگان: مایکا مونرو، کیر گیلکریست، دنیل زواتو، جیک ویری، اولیویا لوکاردی، لیلی سپه
  • ژانر: ترسناک
  • رتبه: R

شبح قدیمی دیترویت در دنبال آن است، در یک غرفه بستنی مخروبه در ۱۲ مایل، در خانه‌های مزرعه‌ای به سبک دهه ۶۰ در فرندیل یا برکلی، در بازی پارچیزی که توسط نوجوانان رنگ پریده با لهجه‌های بینی و بدون لهجه بازی می‌شود – اگر هرگز نبوده‌اید، هرگز نمی‌شناسید. حس نوستالژی کهنه و خاکستری در گوشه و کنار فیلم ترسناک دیوید رابرت میچل حاضر است. اما آنجاست، و احساس می‌کند که SE میشیگان است.

موسیقی، پالت رنگی خاموش اما به‌طور عجیب و غریب مجلل، نابهنگاری بی‌وقفه: میچل به تنهایی نویسنده‌ای است که ظاهراً کاملاً از رحم ناسالم مترو دیترویت شکل گرفته است. چرخه‌ها و دایره‌ها به‌طور متمرکز «این دنبال می‌شود» را پر می‌کنند، از قوانین جزئی داستان ترسناک فیلم گرفته تا گردی جوان‌آلود و گوشتی چهره‌ها و بدن‌های این گروه کوچک از شخصیت‌های اصلی، و هرگز اجازه نمی‌دهند مخاطب فراموش کند که از بسیاری جهات، این افراد هنوز کودک هستند. به عبارت دیگر، میچل در مورد داستان خود واضح است: این قبلاً اتفاق افتاده است و دوباره تکرار خواهد شد.

اگر میچل کمتر نگران خلق یک فیلم واقعاً آزاردهنده بود، همه اینها کارساز نبودند، اما هر شکوفایی زیبایی‌شناختی، هر ظرف کاملاً دایره‌ای در هیجان تنفس زندگی بیمارگونه در یک تصویر واحد است: کسی، هرکسی که به آرامی از پس‌زمینه جدا می‌شود، از یک تصویر کابوس می‌بیند و به سمت شما راه می‌رود، گویی مرگ قرار است بدون اعلام قبلی در کنار شما در ملاء عام ظاهر شود و آماده است تا نفس شما را بدون هیچ هشیاری بدزدد.

در ابتدا، به نظر می‌رسد که کل خودپسندی میچل – که از طریق آمیزش جنب و جوش می‌گذرد – سیاست‌های محافظه‌کارانه را زیر مجموعه‌های معمولی فیلم‌های ترسناک مدفون می‌کند، و اعلام می‌کند که یک فیلم ژانر پیشرو است، زمانی که از نظر عملکردی هیچ کمکی به ایده‌های ما در مورد قیمت‌های اسلشر نمی‌کند. تو زنا می‌کنی، برای گناه آشکار و بی عشق خود مجازات می‌یابی، درست است؟ (فیلم بیش از آنچه انتظار دارید با یک جود آپاتو مشترک است.) در عوض، میچل هرگز یک بار هم شخصیت‌هایش را به خاطر انجام کاری که عملاً هر نوجوانی می‌خواهد انجام دهد قضاوت نمی‌کند. او به سادگی، از طریق تمثیلی پیچیده، واقعیت‌های نوجوانان را آشکار می‌کند.

هیچ مفهومی اصولی در پشت مقصود میچل وجود ندارد. اینکه او این اعتراف را با احترام و همدلی واقعی برای انواع شخصیت‌هایی همراه می‌کند که در هر فیلم ترسناک دیگری چیزی بیش از خوراک احشایی برای یک روح سادیستی نیستند، آن را از قلمرو بازی اخلاقی مبدل به یک آینده ترسناک بیمارگونه ارتقا می‌دهد. داستان سنی به همین ترتیب، میچل ذاتاً می‌داند که عملاً هیچ چیز ترسناک‌تر از یک چیز معمولی غیرمعمول وجود ندارد، و به ترفندهایی که ذهنمان هنگام فراموش کردن حاشیه‌مان بررسی می‌کنیم، به وحشت واقعی فیلم اعتماد می‌کند.

دنبال می‌کند فیلمی است که در مرزها رشد می‌کند، نه آنقدر درباره ترسی که از مقابل شما می‌پرد، بلکه درباره اضطراب عمیق‌تری است که در آستانه هوشیاری منتظر می‌ماند – تا اینکه یک روز به زودی، آنجا خواهد بود و به شما یادآوری می‌کند که زمان محدود است و شما هرگز در امان نخواهید بود. خطرات دوره در نوجوانی را فراموش کنید، دنبال می‌کند استعاره ای نافذ از بزرگ شدن است.

خون خواهد بود

  • سال: 2007
  • کارگردان: پل توماس اندرسون
  • ستارگان: دانیل دی لوئیس، پل دانو، کوین جی اوکانر، سیاران هیندز، دیلون فریزر
  • ژانر: درام
  • رتبه: R

بوی سیتیزن کین در مورد خون وجود خواهد داشت به مشام می‌رسد. هم چارلز فاستر کین، مرکز شاهکار اورسن ولز در سال ۱۹۴۱، و هم دانیل پلین ویو، قهرمان جواهر پل توماس اندرسون در سال ۲۰۰۷، در تضادهای خود شکسپیر هستند – آنقدر خلاق و زخمی هستند که نمی‌توان آن را به طور کامل محکوم کرد، بیش از آن بی‌رحم که نمی‌توان آن را کاملاً تحسین کرد. اندرسون، نویسنده/کارگردان، مانند ولز، یک زبان سینمایی اصیل ساخت تا ترکیب عجیبی از نبوغ و هیولا پلین ویو را آشکار کند. امتداد طولانی تقریباً بدون دیالوگ است، با نمای نزدیک از چهره درخشان دنیل دی-لوئیس – که با خون، عرق و نفت پاشیده شده است – و نماهای طولانی از سنگرها و کلبه های زمخت که به طور نامطمئن بر روی منظره ای وحشی قرار گرفته اند، بیش از هر کلمه ای صحبت می‌کنند. می‌توانست.

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا